:|

ساخت وبلاگ
یه کتاب شهبد مطهری هست، جاذبه و دافعه علی(ع)، اگه اشتباه نکنم؟ یهو یاد اون افتادم. آخه هر آدمی هم جاذبه داره هم دافعه، ولی منی که این هفته رفتم و یه عالمه از چتا و صحبتای قدیمیم با ملت رو خوندم و سعی :|...
ما را در سایت :| دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mtheinfernog بازدید : 159 تاريخ : جمعه 3 اسفند 1397 ساعت: 23:09

I'm just thinking,

I might be better off far away from them, missing them,

instead of being in the middle of everything.

:|...
ما را در سایت :| دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mtheinfernog بازدید : 188 تاريخ : جمعه 3 اسفند 1397 ساعت: 23:09

چراغ‎های آبی و قرمز خانه‎ی پایین خیابان از اتاق جدید پیدا نبودند. آهی کشید. چراغ‎ها را دوست داشت، شب‎هایی که خوابش نمی‎برد به چراغ‎ها خیره می‎شد و به زندگی اهالی خانه پایین خیابان فکر می‎کرد. به این ک :|...
ما را در سایت :| دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mtheinfernog بازدید : 161 تاريخ : جمعه 3 اسفند 1397 ساعت: 23:09

پاییز که می‎شه دلم می‎گیره.

پاییز شباش دلگیره، خیلی!

یه آهنگ حال خوب کن بذارم؟ قدیمی ولی فوق‎العاده؟

اگه انگلیسی بلد نیستین هم فارسیش رو سرچ کنید. خودم وقت ندارم، وگرنه ترجمه خوب تحویلتون می‎دادم!

Beyonce - I was here

:|...
ما را در سایت :| دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mtheinfernog بازدید : 185 تاريخ : چهارشنبه 19 دی 1397 ساعت: 21:08

- یکی از بی‎شمار! محاسنِ وبلاگ بی‎خواننده، همینه که اگه نباشی دلت نمی‎جوشه که خوانندگانم چه شدند و اینا. ولی خب من که باید بگم کجا بودم به هر حال :دی - در این مدتی که نبودم، دوبار سرما خوردم (الان در :|...
ما را در سایت :| دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mtheinfernog بازدید : 192 تاريخ : چهارشنبه 19 دی 1397 ساعت: 21:08

بعد از مدت‎ها اومدم سراغ وبلاگ، ماشالا خبر خوبه که از در و دیوار بلاگستان می‎باره. اول شباهنگ رو خوندم و تصمیمش برای به پایان رسوندن وبلاگش، بعد داستان رفتن جولیک، بعد... . دست و دلم هم نرفت برای هیچ :|...
ما را در سایت :| دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mtheinfernog بازدید : 205 تاريخ : چهارشنبه 19 دی 1397 ساعت: 21:08

تو این مدتی که ننوشتم، یه سری یادداشت تو گوشیم برداشته بودم از سوژه‎های مختلفی که گیر آورده بودم و می‎خواستم راجع بهشون بنویسم. از Sir Lancelot و Sir bounce-a-lot گرفته، تا "مانتوی صعب‎الاتو" و "آیه غ :|...
ما را در سایت :| دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mtheinfernog بازدید : 208 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 0:39

اون جایی که ترسای زندگیت شبیه ترسای مادر پدرت می‎شن،

اون‎ جایی که نگرانیت باهاشون یکی می‎شه،

اون جا، بدون که داری بزرگ می‎شی.

بی‎خود نوشت: به چشم و نظر معتقدید؟ یعنی، اعتقاد دارید که ممکنه کسی زندگی رو براتون جوری کنه که یه آب خوش دیگه از گلوتون پایین نره؟

اگه معتقدید به چشم زخم، چی‎کار می‎کنید اگه حس کنید کسی چشمتون زده؟

:|...
ما را در سایت :| دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mtheinfernog بازدید : 209 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 0:39

 *یکشنبه رفتم سر کلاس اندیشه یک، کلاسم هم با ترم یکی‎های اسپانیایی یکیه. عجب واج آرایی‎ای شد :دی استادش از این آخوندای دوست داشتنی بود. از وقتی اومد سر کلاس، شروع کرد به حرف زدن و خندیدن با بچه‎های ترم اولی‎ای که برای اندیشه، ده تا خودکار رنگی و یه کلاسور آماده کرده بودن و کتاباشونم روی میز چیده بودن. کلاس داشت می‎ت :|...
ما را در سایت :| دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mtheinfernog بازدید : 207 تاريخ : پنجشنبه 10 آبان 1397 ساعت: 20:29

When it happened, I was not any part of it. I knew about it all, but I didn't have anything to do with it. Did it make me guilty? Was there anything to be guilty of? I honestly don't know anymore. From the early years of my childhood, I knew I had an urge to be utterly perfect. To be outstanding, to be a shining sta :|...
ما را در سایت :| دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mtheinfernog بازدید : 189 تاريخ : پنجشنبه 10 آبان 1397 ساعت: 20:29

برای کلاس هفته بعد ادبیات آمریکا، باید "گوژپشت نوتردام" دیزنی رو ارائه بدم. ده بار دیدمش طی هفته قبل. ولی الان که می‎خوام پاور پوینتش رو درست کنم و سه ساعته پای لپ تاپ نشستم، یه کلمه هم پیدا نمی‎کنم و مغزمم کلا خالیه. همه به جز خاله و دخترخاله رفتن پیاده روی اربعین. منم می‎تونستم برم و خب، اصلا نخواستم. دل دل کردم، :|...
ما را در سایت :| دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mtheinfernog بازدید : 182 تاريخ : پنجشنبه 10 آبان 1397 ساعت: 20:29

بالاخره بعد از هفته ها! :دی کنفرانس دادن و میان ترم های بسی سخت، موفق شدم در این مکان پست نصب کنم! :)) بماند که در طی هفته آتی هم باید کلی پروژه هنوز شروع نشده رو به سرانجام برسونم و با جغد بفرستم برای این استاد و اون استاد که اندکی نمره ناقابل کسب کنم، برم انقلاب که کتابی که قراره استاد عزیز ترجمه ازش امتحان بگیره رو بخرم، یه دیکشنری هزاره از یه جایی برای :|...
ما را در سایت :| دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mtheinfernog بازدید : 218 تاريخ : پنجشنبه 28 تير 1397 ساعت: 13:03

فرزاد رفته بود خونه دوستش بازی رو ببینه،منم که داشتم چمدون می بستم که برم. فرزاد زنگ زد که اگه میشه شب خونه اونا بمونه و بعد از کلی کشمکش قرار شد صبح برن دنبالش. رفتم حموم،نماز خوندم،بابا رفته بود برای ناهار و شام فردام ساندویچ بگیره که ببرم. نمازم که تموم شد اومدم تو آشپزخونه که شام بخورم. کره محلی گوسفندی و مربای توت فرنگی ای که عمه بهمون داده بود و مامان :|...
ما را در سایت :| دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mtheinfernog بازدید : 192 تاريخ : پنجشنبه 28 تير 1397 ساعت: 13:03

بعد از له شدن زیر فشار امتحانایی که هنوز تکلیف اعتراضم به یکیشون معلوم نیست و دوتاشون هم با افتدار همچنان ثبت موقتن و معدلم رو سایت نمی‎رنه، بالاخره به آرامش خاطر نسبی‎ای رسیدم که بیام یه چیزی بنویسم. تو این فاصله ما چهار روز رفتیم همدان جای شما خالی، به غایت گرم بود و اصلا دلمون برای ولایت خودمون تنگ نشد :| علاوه بر اون، خیلی شیک و مجلسی برنامه بیرون رفتنم :|...
ما را در سایت :| دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mtheinfernog بازدید : 193 تاريخ : پنجشنبه 28 تير 1397 ساعت: 13:03